:.★★:.

مامان قشنگم منو ماهی صدا می کنه. همیشه دلم میخواد بخندم و بخندونم...

:.★★:.

مامان قشنگم منو ماهی صدا می کنه. همیشه دلم میخواد بخندم و بخندونم...

اطلاعیه مهم+ درد دل های یک گربه!

دوستان گلم سلام

یه اتفاق وحشتناک افتاده و اونم اینه که کامپیوتر نازنینم ویروس گرفته و اینترنت اومدن منم به دردسر انداخته!مدام ارتباط قطع میشه و بخش نظرات هیچ وبلاگی هم برام باز نمیشه حتی وبلاگ خودم! بدین وسیله از همه ی شما گرامیان عذر میخوام که نمیتونم فعلا -تاکید میکنم فعلا! کامنت بذارم اما به جون دوتا پنبه هام به وبلاگ همتون اومدم و حاضرم یه تست بدم! حالا فعلا در صدد رفع این مشکل عظیم هستم به کمک دوستانی که دستی بر آتش دارند! و اگه از جای دیگه ای کانکت شدم حتما کامنت میذارم براتون. بازم معذرت می خوام.

اما فکری به ذهنم رسید که تا وقتی مشکل رفع میشه ارتباطم با شما قطع نشه٬ دوستانی که آی دی یاهو دارن در صورت تمایل منو به لیستشون اضافه(اد سابق!) کنند و بگن که هر آیدی مربوط به کدوم وبلاگه. اینم آیدی من:

Nama18m2002

 

یه دنیا ممنون و بازم معذرت میخوام به خدا تقصیر من نبود!

 

******************************************************

 

درد دل های یک گربه

 

 

 من یک گربه هستم.گربه ای که هرروز در برابر آماج حمله های انسانی می ایستد و مبارزه میکند.برای ما کلمه پیشت دیگر معنی خاصی نمیدهد.این کلمه بدین معنی است که انسانها آنقدرخودخواه هستند که دوست ندارند ما را ببینند.هرگاه یک انسان یک گربه را میبیند,هرچقدر با او فاصله داشته باشد او را پیشت میکند.و ما میدانیم اگر فرار نکنیم جوابمان سنگ یا لنگه کفش خواهد بود.

ای انسانها!آیا تابحال سردتان نشده است؟پس چرا نمیگذارید در زیرزمین خانه هایتان و یا درون ماشینتان بخوابیم؟مگر ما حق زندگی نداریم؟درست است که نژاد ببریان از نژاد ابوالبشر پشمالو تر است.اما آیا این دلیل بر این میشود که ما سرما را حس نکنیم؟مگرمن چه گناهی کرده بودم که وقتی در زیرزمین حسن کله پز بودم,چند بچه تخس جلوی در تجمع کردند و بعد از پیدا کردن من حسابی کتکم زدند؟یا چرا یکی از دوستان مرا ۲ هفته در یک زیر زمین حبس کردید؟آیا پناه آوردن به شما جوابش اینست؟اُف برشما!مگرخودتان خواهر مادر ندارید که وقتی می بینید ما جفت گیری میکنیم تمام کارهایتان را ول میکنید و به ما نگاه میکنید؟زنان ما از شرم رویشان را به زمین میدوزند تا این صحنه را نبینند.خودتان وقتی اینکار را باهم میکنید درخفاست و دوست ندارید فردی متوجه بشود.اما تا نوبت به ما میرسد بقیه را هم صدا میزنید تا تماشا کنند.واقعا این غیرت انسانهاست؟

 ما گربه ها از آب بدمان میاید.آنوقت شما روی ما آب جوش میریزید؟مگرمریضید؟مگر درد دارید؟خوب است روی خودتان آب جوش بریزند؟این چه ظلمی است که میکنید؟

 ما ملتمسانه از شما خواهش میکنیم بچه های خود را خوب تربیت کنید.چرا باید هر وقت از کنار یکی از آنها رد بشویم شروع به سنگ اندازی به ما بکنند.روزی از کنار پسری ردشدم.بادستانش اشاره ای کرد.من چون دوربودم فرار نکردم.ناگهان ناراحت شد و از این جسارت من آنقدر عصبانی شد که دو کوچه دنبالم دوید.آیا ما وظیفه داریم تا ما را پیشت می کنید یا به ما نگاه چپ میکنید فرار کنیم؟این چه فلسفه ایست؟مگر شما ساواکی هستید؟مگر نمیدانید ما چقدر مفید هستیم؟ما مفید تریم یا موشها؟اگر ما نباشیم که موشها پدرتان رادرخواهند آورد.این چه اشتباهی است که شما سگها را به ما موجودات ملوس و زیبا ترجیح میدهید.سگها از صبح تا شب میخوابند و به در و دیوار نگاه میکنند.و به ذهن شما تلقین کرده اند که دارند نگهبانی میدهند.اشتباه نکنید آنها موجوداتی مفتخور هستند.شما را گول زده اند.سگها را از خانه بیرون کنید و ما را به درون خانه بیاورید.نه تنها همدم شما خواهیم بود بلکه با ملاست(ملوس بازی در آوردن!) خودشما را به وجد خواهیم آورد. زنی از انسانها میخواست زایمان کند.سریع او را به بیمارستان رساندند و در برابر جیغ و داد او نه تنها چیزی نگفتند,بلکه قربان صدقه او نیز رفتند.اما ما گربه ها هرگاه میخواهیم زایمان کنیم و از شدت درد فریاد بکشیم.چنین جوابی می شنویم.

-ای مرگ.

- آب جوش بذار.


-باز این گربه ها آمدند اینجا بچه شان را بزایند.


- یادت باشه فردا بریم بچه هاشو بدزدیم.

 آری.این سرنوشت ماست که باید تا زایمان میکنیم بچه هایمان را از ما جدا کنند و هرکدام را یک نفر بزرگ کند.مگر آنها بچه های شما هستند. آیا میدانید جدا کردن کودکی از مادرش چه گناهی دارد؟

****

{الهی بمیرم حیوونکی های طفلکی!}

دوستتون دارم، مواظب خودتون باشین تا بعد...

 

 

نظرات 24 + ارسال نظر
padid سه‌شنبه 29 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 10:52 ب.ظ

avalam
avalam
khodam avalam




elaaaaaahi man bemiraaaaaaam,vaaaaay ashk too chesham jam shod, akhe cheraaaaaaa????? biain dige gorbeharo pisht nakonim, age too hayat ya khoonamoon didimeshoon ba ehteram rahnamayishoon konim biroon.khob?? afarin

mikham ye eterafi bokonam. ma ye gorbe dashtim too zirzaminemoon chan sal pish , bad kheili saro seda mikardo aziatemoon mikard :(( yebar kardimesh too gooni va andakhtim too sandogh aghabo bordimesh ye mahaleye kheiiili door, ke hatta manam balad naboodam, alanam nistam. az khoonash dooresh kardim ma........ oonam hichvaght injaro peyda nakard.........khodaya maro bebakhshaaa

man farda miram too hamoon mahalehe peydash mikonam, azab vejdanam kam mishe at least

جوووووووووووونم
جیگر منی تو بچه!
آفرین برو گربه ها رو جمع کن تو زیرزمین تا مادر حالشو ببره!!
یه یتیم خونه هم برای گربه های بی سرپرست بزن
ثواب و صواب و احیانا سواب داره!!
++++++++++++++++++++++++
دوستان خواننده! سرکار خانوم پدیده هم مثل من یه جعبه شیرینی واسه شنبه جریمه شدن!!

علی سلطانی مجد سه‌شنبه 29 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 11:47 ب.ظ http://asheghi4u.blogsky.com

سلام خدمت ماهی خانم عزیز و گرامی و خوب و خلاصه کلی هندونه دیگه که زیر بغلت میذارم امیدوارم خوبو سلامت و از اینجور چیزای خوب باشی سر زدم بهتون علی رغم اینکه سر نزدی بهمون الان همون وقتیست که از شدت سر درد به خودم می پیچم ببین در چه حالی اومدم نظر میدم
پست با مزه ای بود گربه رو میگم امیدوارم کامپیوترتونم هر چه زودتر خوب بشه
خب برم سراغ وبلاگ خودم ایموارم خوب و خوب بشید و خوبه خوب بمونید
فعلا ....

سلااااااام آقای مجد عزیز
چه عجب یاد ما کردین؟!
خداییش کلی سورپرایز شدم دیدمتون
ضمنا من براتون کامنت گذاشته بودم
امیدوارم دیگه هرگز سردرد رو تجربه نکنید
شاد و سرحال باشید لطفا!
توی طالعتون میبینم که زندگی قراره یه لبخند اساسی بهتون بزنه!!!(چشمک)
شاد باشید

محسن چهارشنبه 30 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 11:11 ق.ظ

سوم شدم.
دارم پیشرفت میکنم.

شما عزیزی همه رقمه!

محسن چهارشنبه 30 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 12:04 ب.ظ

سلام ماهی جان.
مطلبت خیلی با مزه بود.
ما قبلا تو زیر زمین خونمون چند نسل پشت سر هم از گربه هارو به جامعه تحویل دادیم!
الان البته با گربه ها کاری ندارم ولی قبلا چند باری با دمپایی از خجالتشون در اومدم (نیشخند).
تا حالا هم اصلا به حریم خصوصی گربه ای تجاوز بصری و غیر بصری نکردم. من که گربه هارو یا در حال گردش در سطح شهر!دیدم یا در حال ضربه فنی کردن سطل اشغالا.
بازم از این مطالب با مزه بذار.
پایدار باشی.

یه چند کلمه ای هم با گربه ها:
دروغ میگین مثل سگ!
کجا شما گربه ها با موشا کاری دارین؟ حداقل تهرانو که موشا قبضه کردن.( اخبار مشابه از شهرای دیگه هم واصل شده ) این همه موش در سایز های متفاوت جلوی چشمتون رژه میرن دریغ از یه حرکت تهاجمی از طرف شما حضرات گربه! حتی یه عکس العمل کوچیک نچ! خودتون بی غیرتین!
همین جوری غذای مفتی خوردین تو سطل اشغالا بد عادت شدین.اگه مثل فامیلاتون تو افریقا برای غذا کلی سگدو میزدین و جون میکندین دیگه اینجوری راحت طلب و پررو نمیشدین.

ضمنا سگا اصلا هم مفتخور نیستن.خیلی هم برای ما ادما پر فایده هستن و تازه با معرفت و با وفا هستن نه اینکه مثل شما گربه ها گربه صفت!
ملاست هم برای خودتون! شکر خدا جونور ملوس کم نداریم ( نمو نش سنجابی که خودم داشتم )

حالا البته زیادم ناراحت نشین انصافا در مورد مسائل دیگه بهتون حق میدم.من شرمنده ام!
یه سری مشکلات بر میگرده به کمبود منابع و امکانات و یه چیز مهم دیگه که میترسم قضیه سیاسی بشه ( خیلی از ما ادما خودمونم جای راحت و گرم نداریم و تو کارتن میخوابیم شما گربه ها که شبا زیاد دیدین دیگه حالا چه برسه به شما گربه ها)
یه سری دیگه از مشکلات شما هم تربیتی و فرهنگیه یعنی باید برای ما ادما فرهنگ سازی بشه وخوب تربیت بشیم که اونم........
در هر صورت من به نوبه خودم عذر میخوام.


اخیش راحت شدم بابا.

سلام محسن جان
من سنجاب میخوااااااااااااااااااااااااام
من سنجااااااااااااب میخواااااااااااام
منننننننننننن سنجاب میخوااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
الی آخر!

ممنون که اومدی محسن جون
ایشالا زندگیت عاری از موش و گربه باشه
شاد باشی

ترنم بهار چهارشنبه 30 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 07:51 ب.ظ http://taranome-bahar.blogsky.com/

سلام ماهی جونم من آپیدم بدو بیا

فرزاد پنج‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 09:27 ق.ظ http://petti.blogsky.com

باور نکن تنهاییت را....
من در تو پنهانم تو در من...
از من به من نزدیک تر تو...
از تو به تو نزدیک تر من...
من آپم
پاشو زودی بیا........
سلام :دی

خیلی نازه...
خدمت رسیدیم
شاد باشی

فرزاد پنج‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 09:28 ق.ظ http://petti.blogsky.com

این گربه ها ساخته شدن واسه اینکه ما دنبالشون کنیم
اگر دنبال گربه نکنی که دیگه وجود گربه ها لازم نیست !

جدی؟!
چه کشف بزرگی!!
بذار کنار این عادت زشتتو!
باید حتما یه گربه برگرده یه چیزی بهت بگه؟!

فرزاد پنج‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 09:32 ق.ظ http://petti.blogsky.com

نه خدایی دلم به حالشون سوخت..
از این به بعد دیگه پای گربه ها رو تو پوست گردو نمیزارم !!!

آفرین!

ماهی خانوم پنج‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 11:27 ق.ظ http://mahinameh.blogsky.com

سلام ماهی جون
اومدم اینجا که بهت بگم چقدر دوستت دارم میمیرم برات عمرمی نفسمی جونمی جیگرمی و خلاصه همه ی رندگیمی
با تشکرات ویژه
ماهی خانوم!!
(از بیکاری خودم برای خودم کامنت گذاشتم)
دکتر خوب آدرس ندادیناااااااا!

خدا همه ی مریضارو شفا بده...

padid پنج‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 03:05 ب.ظ

man pashimoonam az gofteye khodam dar commente zir ! emrooz sob ba sedaye ye daste kalagh az khab bidar shodam va raftam kenare panjere didam asemoon pore kalaghe, yekam invar oonvaro negah kardam didam ye gorbeye zeshte siahe laghare zaghe khak bar sar ye parandeyi too dahanesh boodo istade bood mano negah mikard kalaghaye bichare ham fek karde boodan gorbehe ye kalagho shekar kardee amaa naaaa....... ye kabootare khoshgel too dahanesh bood, oonam baalo ketfesh..........taazeeee............zende ham bood, dasht zoor mizad farar kone , ye lahze kabootare bargasht mano negah kard , too cheshmash e ltemaso mishod did elahi bemiram, manam eyne in ahmagha goftam veleshhh konnnnnn! oonam aslan harfamo goosh nakardo dar raft.....kabootare badbakht ro ham az baal mikeshid donbale khodesh mibord





az in dastan natije migirim ke gorbeharo pisht konim

وای پدیده جونم چه صحنه های تکان دهنده ای دیدی!
الهی که کبوتره چرک و خون بشه از زیر ناخونش بزنه بیرون!
الهی ...
الهی که...
بابا بدبخت خب غذاش اینه!
مگه تو که مرغ و ماهی میخوری اینا میان چیزی بهت بگن؟!
گیر دادیااااااااا!
برو فکر شیرینی شنبه باش
جووووووووون شیرینی خامه ای!!
اووووخخخخخخخخخخخخخ!!!!!!

شاد باشی گل نازم
بوس بوس

نارسیس پنج‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 10:15 ب.ظ http://mynest.blogsky.com

سلام ماهی جونم
خیلی سخته.اگر برای من این اتفاقات بیافته دق می کنم.
راستی ایت متنت هم با مزه بود فکر کنم جایی خوندنمش.دوباره خوندنش خالی از لطف نیست
.فدات نارسیسم!
شاد باشی گلکم.

سلام عزیزم
بله خانوم ببین من چه سنگ زیرین آسیابی ام واسه ی خودم؟!
قابل شمارو نداشت خودت قشنگی!
دلتنگت بودم نانازم
بوس بوس

نارسیس پنج‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 10:16 ب.ظ http://mynest.blogsky.com

راستی قالب نو مبارک
این قالب منم هست فقط عکس بالاش و عوض کردم!
این قالبه خوشکل تر قبلیه هست

ممنونم گلم
ممکنه بازم عوض شه
آخه اسمشه وبلاگ منه!
رئیس یکی دیگست!!!
شاد باشی

احمد- رایت الحب سکارا جمعه 2 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 01:56 ق.ظ http://www.opm2.blogsky.com

سلام ماهی خانومی
قالبت عینهو عروسکای باربی شده مبارک باشه
راستی شیرینیش یادت نره

منتظرم
فعلا بای

سلام احمد جان
ممنون از تعریفت
سلامت باشی
اما به زودی عوض میشه
شاد باشی

غریبه جمعه 2 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 11:29 ق.ظ http://myonlyseat.blogsky.com

سلام بر ...

چقدر اینجا برام آشناست .. حسم من رو میبره به دورانی که خیلی دوستش داشتم اما ... چرا یادم نمیاد که آخرین بار کی اینجا بودم ؟! چطوری با اینجا آشنا شدم ؟! چی گفتم و چی شنیدم ؟! و ... از تمام اون دوران فقط اسمت هست که هنوز مثل یک یادگاری در خاطرم به جای مونده .. این برای من خیلی خیلی کمه ...

ما کی بودیم ؟ کی بودیم ؟ کجا بودیم ؟!...

راستی میبینم که چند هفته پیش ٬ آمده بودی به ولایت ما (!) امیدوارم که بهت خوش گذشته باشه ... زیارتت قبول .

از اینکه با حضور ناگهانیت من رو به با خودت به سالها پیش بردی .. ازت بی اندازه ممنونم و متشکرم . من منتظرم که دوباره خاطراتم رو برام زنده کنی .. خواهش میکنم ...

یا حق

سلام
به زودی میام و بهت خواهم گفت همشهری بی وفا
ممنونم که اومدی

دوست پاییزی جمعه 2 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 12:12 ب.ظ

سلام عزیزم
امیدوارم که کامپیوترتان خوب شده باشد..و بتوانید کامنت ما عزیزان را بخوانید..
ماهی جونم اومدم تولد امام رضا (ع) رو تبریک بگم..
میگم وقت کردی پیش منم بیا..
من با گربه ها کاری ندارم..اصلا میونه ی خوبی یا حیوانات ندارم..واسه همینم نه کاری به کارشون دارم نه میزارم اونا به من کار داشته باشن..
کامیه منم نمیدونم چه بلایی سرش اومده الان ۳-۴ روزه سرعتش به صفر رسیده :(
راستی تو وب پینه دوز برات پیام گذاشتم =))
قربونت بای :*

سلام خانوم
نه هنوز باید ویندوز عوض بشه
تولد امام رضای تو هم مبارک!
شاد باشی گل گلی

دوست پاییزی جمعه 2 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 12:50 ب.ظ

سلام عزیزم
این کارو نکن...تا ما بیایم گیرت بیاریم بپزیمت این گربه ها میخورنت....صبر کن ۳ هفته دیگه دارم میام ایران..اونوقت خودم ماهی پلوت میکنم ( از همون خنده هایی که اومدی تو وبم کردی)
بهدشم یه فرصت بده اول عمو جونت بیاد پیامت رو بخونه بعد شلیک کن عزیزم..
خیلی دوست دارم از نزدیک ببینمت..باید شمارتو گیر بیارم اومدم ایران بیای/بیام دختر عموی نازتو ببینی =))

سلام
من طاقت ندارم
من غیرتیم
چی خیال کردی؟!!
یه میل بزن به همون آیدی
منتظرم
منم دوست دارم ببینمت
میل بزن آدرس و شماره رو بیا تا منم بیام!
بوس بوس

یاسمین ( حرفهای یه دختر غمگین جمعه 2 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 01:51 ب.ظ http://rue.blogsky.com

سلام خانومی
ممنون از حضورت
وبلاگ نازی داری
بازم به من سر بزن
در ضمن عیدت مبارک
دلت شاد

سلام
منم ممنونم
بازم بیا
بوس بوس
عیدت مبارک

نیما جمعه 2 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 08:00 ب.ظ http://biname.blogsky.com

سلام
این پست مقایسه سه دهه خیلی دردناک بود.تو جزء کدوم دسته ای؟
ممنون از اینکه بالاخره قالبت رو عوض کردی !!!
فریادهای من نتیجه داد !! نه؟
خوش باشی.

سلام آقا نیما
به جان دوتا پنبه هام فقط به خاطر شما قالب رو عوض کردم!
البته بازم عوض میشه به زودی
من جزو دسته ای هستم که هنوز کشف نشده!
شاد باشی

سنجاق قفلی جمعه 2 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 09:33 ب.ظ

سلام ماهی عزیز
ممنونم که به وبلاگم سر زدی
نوشته های مهربونتو خوندم
ساده و روون می نویسی و دوست داشتنی
موفق باشی

سلام دوست عزیز
ممنونم که اومدی
بابابزرگ آینده
شاد باشی

ترنم بهار شنبه 3 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 09:56 ق.ظ http://taranome-bahar.blogsky.com/

سلام ماهی خانوم .
دلم برای پیشی ها کباب شد .
ولی خوشبختانه من حیوانات رو دوست دارم .و از حیوون آزاری به شدت متنفرم .
منم با شما موافقم.
در ضمن سر عمو پینه دوز دعوا نکنید .
اون عموی همتونه .
بای

محسن شنبه 3 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 11:39 ق.ظ

سلام ماهی جان.
الااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااهی.
حالا که اینجور شد در اولین فرصت سنجاب اماده میشه.من دیگه طاقت ندارم.
میگییییییییییییییییییییییییییییرم! چک و چونه هم نداااااااااااااااااااااااااااااااااره. میمیخام!!

قالب جدید مبارک. این قشنگتره.
قربانت.

فرزاد شنبه 3 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 12:28 ب.ظ http://petti.blogsky.com

سلام ماهی جونم
قالب جدید مبارک...
قشنگه. !
راستی ماهی...
تو که ماهی هستی باید از گربه ها بدت بیاد....
این قانون طبیعته...
تو که بهتر از من میدونی...!
(چشمک)
روزات ابری...

[ بدون نام ] شنبه 3 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 03:49 ب.ظ http://sfandiary.blogsky.com

شبی شبیه همین شب ستاره دزدیدم به جای گریه و زاری دوباره خندیدم به فکر سختی راهی که می روم .....؟ هرگز! ز روزگار و زمانه دگر نترسیدم دوباره من ننوشتم که زخم یا مرهم هزار خط زدم اینجا به روی تردیدم

وارینا یکشنبه 4 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 02:45 ب.ظ http://www.taraneh-tanha.persianblog.ir

باز یه ترانه تنها مونده[گل][گل]

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد