:.★★:.

مامان قشنگم منو ماهی صدا می کنه. همیشه دلم میخواد بخندم و بخندونم...

:.★★:.

مامان قشنگم منو ماهی صدا می کنه. همیشه دلم میخواد بخندم و بخندونم...

خب که چی مثلا؟!

طرف چشاش 9 هه گوشاش کره کلیه هاش مرخصه کبدش داغونه قلبشم یکی در میون میزنه، چهل سال هم هست که داره سیگار می کشه یعنی دستگاه تنفسی رسما گندیده، معده و روده هاش هم سولاخ سولاخ و کپک زده،

رفته کارت اهدا عضو گرفته !

جریان جریانه مفت باشه کوفت باشه س!

.

.

کارت اهدای عضو منم اومد. از حالا گفته باشم شوهر خواهرم «آبششم» رو رزرو کرده واسه ماهی های خودش!

.

.

.

.

در مسیر عاشق شدن دوست دختر/پسر یک نکته انحرافیه جدی میگم باور کن !‌

.

.

.

از پزشک قانونی زنگ زدن گفتن اینجا فقط یه تیکه لباس مونده که هیچکی مسئولیت شو قبول نمی کنه !

.

.

.

- اوهوی جلوی پاتو نیگا کن عوضی مگه کوری؟!

- بله من نابینام.

- ...

.

.

امید اینکه به زودی به صادرات هم برسیم

.

.

اختیار دارید قربان
ما زیتون پرورده ایم

.

.

با گنده تر از دهنت درست صحبت کن! 

. 

خودمان اخذ کرده ایم این ها را!: 

 

فکر کنم منظورشون «رز شاخه ی غنچه » بوده! نه؟؟! 

 

 

 

اینم هنر نمایی بنده در تزئین قیمه ای که خواهرم زحمتشو کشیده بودن! 

گفتم براتون بذارم که اگه به تزئین غذا به سبک «کوبیسم» علاقه دارید از استعداد من استفاده کنید. البته با ذکر منبع بلا مانع است! 

 

ببخشید دیر شد!
مخ تعطیل شده رسما و قانونا و شرعا! 

ایشالا تا بهبود اوضاع مملکت٬ ما نیز بهبود خواهیم یافت!  

پ.ن: 

ضمنا به دلیل اتفاق ناگواری که در این روز افتاد٬ می تونین از این به بعد به من بگید «خداداد!» یا مثلا « نظر ماهی» یا یه همچین چیزایی! 

بله آقا! خدا منو دوباره بهتون داد! داشتین بی ماهی می شدین هاااااا!! 

 

پ.ن. برای آقایون: 

روزتون مبارک. این شامل کلیه ی آقایون میشه با هر رنج سنی و وضعیت آقا بودن! پدران٬ برادران٬ شوهران٬ پسران! همگی عیدتون مبارک. 

بابای نازنین خودم!
از اینکه یک بابای تمام عیاری و خیلی گلی ازت ممنونم. هیچوقت یادم نمیره که به خاطر تو بود که من از پنج سالگی خوندن و نوشتن رو یاد گرفتم. زحمتهای تو بود که باعث شد من کتاب های وزینی مثل سینوهه و ماژلان و جراح دیوانه رو در حالی بخونم که عدد سنم هنوز دو رقمی نشده بود! بابایی یادته روی کاغذ با اون خط بچه گونه کلمات سختی که توی کتابها بود می نوشتم و تو هم معنای اونها رو جلوشون برام می نوشتی؟ کاری کردی که قبل از خواب اگه چند صفحه کتاب نخونم نمیتونم بخوابم. اینارو همش مدیون تو هستم بابا.

چه روزایی بودن ها... 

اون موقع ها تو به من خوندن و نوشتن یاد دادی٬ این روزها من به تو استفاده از اینترنت و ای-میل رو یاد میدم! می بینی کار دنیا رو؟!!؟ 

خیلی دوستت دارم بابا. از اینکه توی همه ی شرایط برای ما سعی کردی بهترین زندگی رو فراهم کنی٬ از خواسته های خودت می زدی به خاطر رفاه ما٬ هیچوقت نذاشتی حسرت چیزیرو داشته باشیم٬ با صبر و حوصله اشتباهاتمون رو اصلاح می کردی٬ باعث می شدی همیشه نمره ی ریاضیمون بیست باشه! به خاطر خوب بودنت٬ ماه بودنت٬ همراه بودنت٬ بابا بودنت٬ بودنت و باقی موندنت ازت ممنونم. 

روز مبارک بابای خوشگلم! قربون اون چشمای درشتت برم من

 

دوستتون دارم مواظب خودتون باشین تا به زودی...

نظرات 69 + ارسال نظر
★  ‏‏ دوشنبه 15 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 03:48 ب.ظ http://setarehbaroon.blogfa.com/

چیه ماهی نازی قات میزنی
اگه میشه قلبتم نگه دار واسه من توسینه خودت صد ساله شه ولی واسه ما بزنه اختصاصی می شه
ولی فک کنم تو آخوند هم به خودکفایی رسیدیم بیشتر از حد هم تولید شده صادراتشم زیاده
..
..
گوییا با خدا شده فامیل/ او که این کیش دارد و من نه/ بهر ماموریت ز بیت المال/ هی سفر پیش دارد و من نه/ توی هر شهر از بلاد فرنگ/ قوم یا خویش دارد و من نه/ برنگشته از انگلیس هنوز/ سفر کیش دارد و من نه/ بهر حج تمتع و عمره/ کوپن و فیش دارد و من نه
..
..
کاش به طرح الگوی مصرف بخوره از تولیدش جلوگیری کنن تو شهر ما که به ازای هر یه موتورسیکلت تندر شهاب هف هش تایی آخوند هست

سلام خانومی

سند زدم به نامت برو حالشو ببر!

ضمنا تقصیر خودتونه! برید لونه شونو با چندتا بمب منفجر کنین بلکه مقطوع النسل بشن!
والا!

جیگرتو

خانومی دوشنبه 15 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 04:05 ب.ظ

چطوری نظر ماهی بدون آبشش خداداد ؟
با بدگذرونیا؟ دلمون برات تنگ شده...
___________

تق تق تق تق خاله کجا رفتیییییییییییی

رلو،لو،رلو،لو خاله بیااااااااااااااااا

وای سلام قربونت برم
من که بهترین روزای عمرم رو با شما گذروندم
یه دنیا ممنون

------------------

الهی فدات شم سونجوقکمممممممممممممممممممممم

اون زبونتو بخورم دخملییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی

آخرش من از دست دلتنگی این جوجه ها خودکشی می کنم!

بوس بوس

سایه روشن دوشنبه 15 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 05:24 ب.ظ

بی ماهی؟ آخه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خب بخون اون لینک رو دیگه!

inموریx دوشنبه 15 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 05:29 ب.ظ http://inmorix.persianblog.ir

عید شما مبارک باشه...امیدوارم که همیشه شاد و سلامت و پیروز باشین[گل]

روز شما هم مبارک باشه!
یه عالمه گل!

شوریده دوشنبه 15 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 05:40 ب.ظ

سلام

احوال شما کم پیداییم

میلاد امام علی(ع) مبارک باد

دلا باید به هر دم یا علی گفت
نه هر دم بل دمادم یا علی گفت

دمی که روح بر آدم دمیدن
ز جا بر خاست آدم یا علی گفت

موفق باشید.......شوریده

به سلااااااام!

کجایی رفیق؟
کنکور چی شد؟

روزت هم مبارک باشه با یه دنیا شادی

سعید کوچولو دوشنبه 15 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 08:50 ب.ظ http://www.skoochooloo.persianblog.ir/

ماهی خانوم خیلی مهربون فقط میگم که یه عالمه ممنون. زودی برمیگردم. با کپسول اکسیژن. خیلی ماهی. د د *

قربونت برم مهربون *

سعید کوچولو دوشنبه 15 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 08:56 ب.ظ http://www.skoochooloo.persianblog.ir/

خوشحالم که با طاهره دوست شدی و قهوه رو...
مواظب هم باشیدا
د د

دختر ماهیه این طاهره خانوم

سعید کوچولو دوشنبه 15 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 08:57 ب.ظ http://www.skoochooloo.persianblog.ir/

خوشحالم که قهوه دوست داری و...
مواظب هم باشیدا
د د

آره من عاشق قهوه و نسکافه ام!

ملودی دوشنبه 15 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 09:03 ب.ظ http://www.nabze-maghz.blogsky.com

بابا هنرمند!
بیشتر مواظب خودت باش ماهی جون
بوس

چاکر حاج خانوم:-*

مهدی دوشنبه 15 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:57 ب.ظ http://goldenscience.blogfa.com

سلام
خدا رو شکر که زنده ای.
راستی اون باله کوچیکت رو بذار واسه من .
خریداریم هااااااااااااا
تنبلی رو هم بذار کنار و بیشتر از اینها آپ کن.بچه ها منتظرن
خوش باشی...

سلام
چشم باله کوچیکه هم واسه ی تو سند خورد!

باور کن آپم نمیومد ! خیلی زور زدم!
ممنون که اومدی
شاد باشی

سریال تاریخی Iljimae 2008 - ایلجیما زورو دوشنبه 15 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 11:21 ب.ظ

نام سریال : Iljimae
ژانر : تاریخی - رزمی
تعداد قسمت ها : 20
محصول شبکه : SBS
در دوره ی سلسله ی جوسئون ، ریانگ در روز به عنوان یک گانگستر بی فایده در بازار فعالیت میکرد اما در شب او یه دزد جوانمرد است کسی که از دولتمردان فاسد صاحب منصب دزدی میکرد تا به فقیران بدهد. شهروندان فقیر فقط اون رو به عنوان « ایل جی مائه » می شناختند. بونگ سون دختری خنده دار است که دارای هنر جنگی خوبی است و به عنوان یک کلاه بردار زندگی می کند.
http://shoop.ir/?num=1241769415

یعنی واقعا هنوز پیدا می شن آدمایی که انقده دلشون خوشه؟!
که تو این اوضاع و احوال که مملکت خودمون مضحکه ی دنیا شده فیلم تبلیغ می کنن؟!؟!
خدا یا مرسی دیگه!

آتیش پاره دوشنبه 15 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 11:22 ب.ظ http://www.miss-atishpare.blogsky.com

من الان از اینکه آپ کردی خیلی ذوق مرگم اشک شوق چشامو گرفته نمیذاره بخونم نظر بدم!!!

تا قبل از این که خوب میومدی با اون چشمای باباقوریت گیر میدادی آپ کن آپ کن!
حالا اشک میاد توش!
ای تو اون روحت...!!!:دی :دی

سید محمد رضا عالی پیام(هالو) سه‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 04:49 ق.ظ http://www.mr-halloo.persianblog.ir

درود
طنزت زیبا بود ولی خبر زیرش حالمان را گرفت اساسی. فقط خوشحالم از این که خدا بیشتر از تو ما رو دوست داره که تو رو برا ما نگه داشت.

شب تاریک و سنگستان و مو مست
قدح از دست مو افتاد و نشکست
نگه دارنده اش نیکو نگه داشت
وگر نه صد قدح نفتاده بشکست

درود به روی ماهتون استاد جان!

شعرتون اینجا خیلی به دلم نشست

ممنونم که تشریف آوردید

شاد باشید یه دنیا

محمد امینی سه‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:13 ب.ظ http://harir.blogsky.com

سلام سلیقه ی خوبی داری مواظب باش از این سلیقه در راه اهداف دشمن استفاده نکنی !

سلام رفیق
راستش این امریکای جهانخوار یکی دوباری اومد برای کاشت مین ازم دعوت کرد اما من به خاطر علاقه ی مفرطم به مقام عظمای ریاست جمهوریمون نرفتم!
:دی

این داستان واقعیست(خانم آ) سه‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:45 ب.ظ http://www.aziiiiiii.persianblog.ir

سلام ماهی خانم جون خوشگلم...
عزیزم اول خوشحالم که شکر خدا سالمی...
بابت حادثه اون اتوبوس خیلی ناراحت شدم...خدا به خانواده هاشون صبر بده...علی الخصوص اون جوون رو...
برای خودت یه صدقه کنار می زاشتی...وقاعا هم حق با توئه مرگ به آدما خیلی نزدیکه

سلام جیگری من
خوبی گلم؟
آره منم واقعا غصه خوردم
به سفارش دوستم هم دورکعت نماز شکر خوندم
واقعا مرگ نزدیکه...

این داستان واقعیست(خانم آ) سه‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:52 ب.ظ http://www.aziiiiiii.persianblog.ir


ماهی خانم جونم من مدتها قبل این کارت رو گرفتم...فکر کنم الان دیگه به درد کسی نخوره از بس اوراق شدم...
تزیین قیمه به سبک کوبیسم هم خیلی جالبه...ازش ایده گرفتم...
روز شاید گل جدیدی غیر از رز باشه...اونم قنچه اش!!!!!!!!
خدا سایه بابا و مامان گلت رو از سرتون کم نکنه و همیشه تنشون سلامت باشه...
من ۵ ساله که بودم برادر بزرگم که الان جراحه بهم خوندن و نوشتن رو یاد داد...طوری که روز اول که به مدرسه رفتم به جای اون لوح های سگ و گربه یه سره رفتم از وسط کتاب شروع کردم به مشق نوشتن...معلممون از خنده غش کرده بود
کامنتی که در جواب کامنت محبت آمیزت تو وبلاگ خودم گذاشته بودم رو تو کامنت بعدی کپی می کنم و می زارم

نه بابا میگن طرح تعویض اندام فرسوده با نو اومده! ناامید نشو!
مدیون منی اگه جایی به این سبک قیمه تزئین کنی و یاد من نکنی!
خدا پدر و مادر و برادرا و خواهر گلت و شوهر خواهر نجیبت رو برات حفظ کنه و تو رو هم برای ما و اون عزیزان.
اهه! پس تو هم مثل من نابغه ای!
چه عالی!:دی بیا فرار مغزها بشیم هان؟!
ممنون جواب کامنتم رو همونجا خوندم گلم
خیلی نازی
بوس

این داستان واقعیست(خانم آ) سه‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:56 ب.ظ http://www.aziiiiiii.persianblog.ir

سلام ماهی خانم خوشگل خودم...
لطفت همیشه شامل حالم هست ...ممنون...
نه قربونت برم...توقع زیادی نیست...من هر وقت بتونم و فرصت کنم حتما میام و آپ می کنم...اوووه حالا حالاها مونده ..باید برسم به زمان حال ....
برای دختر عموت خیلی دعا می کنم...انشاالله که مشکلش زودتر حل بشه...
من وکیل نیستم (هنوز) ولی هر کمکی از دستم بر بیاد دریغ نمی کنم..اول برای اصلاح روابشطشون و اگر نشد برای در اختیار قراردادن تجربیاتم ...
منم برات خیلی دعا می کنم عزیزم...
سلام من رو به مامان مهربون و خواهر خوبت برسون...
بوس بوس بوس
سلام ماهی خانم خوشگل خودم...
لطفت همیشه شامل حالم هست ...ممنون...
نه قربونت برم...توقع زیادی نیست...من هر وقت بتونم و فرصت کنم حتما میام و آپ می کنم...اوووه حالا حالاها مونده ..باید برسم به زمان حال ....
برای دختر عموت خیلی دعا می کنم...انشاالله که مشکلش زودتر حل بشه...
من وکیل نیستم (هنوز) ولی هر کمکی از دستم بر بیاد دریغ نمی کنم..اول برای اصلاح روابشطشون و اگر نشد برای در اختیار قراردادن تجربیاتم ...
منم برات خیلی دعا می کنم عزیزم...
سلام من رو به مامان مهربون و خواهر خوبت برسون...
بوس بوس بوس[ماچ]
راستی در مورد پیشنهادت چشم در خدمتم...اهل چت نیستم(بودم الان دیگه نیستم ) ولی به خاطر شما هم که باشه حتما حتما میام...می ادمت(اددت می کنم)

خوشحالم که آنلاین داریم کامنتهای همو می خونیم و جواب میدیم!:دی

مرتضی مردانیان سه‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 02:45 ب.ظ http://dreams.blogfa.com

عجب!!!!



از پزشک قاونی زنگ زدنو خوب اومدی!


راستی با دو رباعی قدیمی و یک تک بیت جدید به روزم و منتظر شما ودوستان![گل]

ممنون اومدی
حتما میام
شاد باشی

طاهره سه‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 04:55 ب.ظ http://atreghahve.blogfa.com

سلام ماهی خانومی............
خب چی کار کنم؟ حرفم نمیاد...... آخه این نوشته های من ..همکش دلیه....یهو دیدی فوران کرد....یه وقتم مثل الان خشکید و خشکید......
ای بابا واسه آبسال شدن احساس من هم همه اجماعا صلوات

سلام عزیز دلم
خوبی خانومی؟
ای بابا! مال منم نمیومد انقدر زور زدم تا اومد!:دی
تو هم سعی خودتو بکن!

لال از دنیا نری بلند صلواااااااات!

طاهره سه‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 05:01 ب.ظ http://atreghahve.blogfa.com

نوشته هاتو خوندم...خیلی چسبید......
میشه دیگه کوبیسم کار نکنی؟قیمه جنگلی هم نوبره والا......
مگه رئال چشه این جوونا...استغفرالله
از درد و دل با بابات هم کلی لذت بردم..
خدا همشونو واسمون نگه داره
راستی اگه استعدادشو داری بیا اینارو به بابا جون من هم یاد بده که من کچل شدم
راستی۲ از لطفی که تو و سعید کوچولو بهم دارین هزار بار ممنون

نوش جونت اما قبول کن که بیشتر از قهوه نمیچسبه مگه نه؟
وا؟!؟!؟ رئال رو که عمه ی منم بلده! باید خلاقیت و نو آوری داشته باشیم!
بابای تو هم می خواد بیاد تو کار اینترنت؟!؟!؟:))
خیلی باحالن این باباها!
برو حالشو ببر که بهت لطف داریم حاج خانوم!:دی
ممنون اومدی گلم
شاد باشی یه دنیا

shila سه‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 08:45 ب.ظ

با خودکفایی کاملا موافقم همین دیروز مراسم تاج گذاری آقایون مورد 1 بود

:))

طاهره سه‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 09:17 ب.ظ http://atreghahve.blogfa.com

ماهی خانومی ببین...من ۲ تا عمم
از بعد از به دنیا اومدن برادر زاده هام هم به همه یاد داده ام آره جون خالت....یا اینو که خاله منم بلده......
ت=ای داد یادم نبود تو که خانومی داری حتما خاله هم هستی

:))
ای ندید بدید حسوووووووود!
آره منم یهو خاله ی دوبله شدم!
خانومی با دوقلوهاش دل همه ی ما رو برد دیگه!
پس من از این به بعد می گم عمه ت فلان تو هم بگو خاله!
بجنگ تا بجنگیم!:دی
دوستت دارم گلم
بوس بوس

سیذارتا چهارشنبه 17 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:01 ق.ظ

اینجا چرا گزینه خصوصی نداره؟خودت خصوصیش کن
پسورد:r4984

این داستان واقعیست(خانم آ) چهارشنبه 17 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:47 ق.ظ http://www.aziiiiiii.persianblog.ir

چشم قربونت برم...از صاحب سبک حتما نام می برم...اصلا مگه میشه قیمه به سبک کوبیسم درست کرد و یاد ماهی خانم نبود....
عزیزم من الان با سرعت ۲۴ همچنان منتظرم این یاهو مسنجر ما عنایتی بکنه و باز بشه....
آخه اینترنت تو آریاشهر با نفت کار می کنه...واسه همین سرعت خیلی بالاست
راستی اون کامنت قبلی من چرا انقدر تکرار شد...به جون خودم من فقط یه بار کپیش کردم...

ما کوچیکتیم حاج خانوم!
اهه! دیشب خیلی منتظر بودم بیای نیومدی امروز رفتم متاد (و نه معتاد) شدم!:دی
اشکالی نداره که!
دلت شاد باشه قربونت برم
بوس

طاهره چهارشنبه 17 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 01:51 ق.ظ http://atreghahve.blogfa.com

پس بجنگ تا بجنگیم...
منم دوست دارم ماهی شیطونه....
راستی بالاخره آپیدم...
زودی بیای ها

دعوا داری؟
فش می دی؟
بیام مدرسه تون شکایت کنم؟!؟!؟
اومدم جیییییییییییییگر!

آتیش پاره چهارشنبه 17 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:50 ق.ظ http://miss-atishpare.blogsky.com

نمیشه به جای خداداد علی دایی صدات کنیم؟! خوش تیپ تره ها!!!!
به امید روزی که در تولید رییس جمهورم به خودکفایی برسیم و از لپ لپ های افغانستان رییس جمهور وارد نکنیم (اوهو اوهو اوهو ! این صدای گریه حاصل از تازه شدن داغ دل است که هم اکنون به چشم شما میرسد!! اوهو اوهو اوهو)

ببین جنبه نداری برات آپ کنم!
روزی که واردات خاک تو سری رو تموم کنیم صادرات کوتوله رو شروع می کنیم!
متاسفانه هنوز خاک تو سریم!

آسمان چهارشنبه 17 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 04:35 ب.ظ http://abimesleman.blogfa.com

سلام ماهی ماهی
خوبی عزیزم
عجب قیمه ای منم می خوام
راستی روز پدر رو به بابای خوبت تبریک میگم جای منم بابات رو ببوس
دل منم هوای بابامو کرده .......

سلام آسمون آسمونی!
خوبی جیگرم؟
دلم برات تنگ شده بود اساسی!
خدا همه ی باباهایی که از پیشمون رفتن رو بیامرزه...
قربونت برم ممنونم که اومدی
بیام ببینم چی نوشتی
شاد باشی گلم

این داستان واقعیست(خانم آ) چهارشنبه 17 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 07:26 ب.ظ http://www.aziiiiiii.persianblog.ir

سلام ماهی جونم...
نمی دونم چرا مسنجرم کار نمی کنه...
از دیشب تا حالا درگیرم بیام لااقل اددت کنم ...

ولی من که از رو نمی رم....بالاخره میام...

سلام خانومی
نه نه نه ! تو منو دوست نداریییییییییی!!:(((((((((

قربونت برم خودتو اذیت نکن می خوای آی دی ت رو برام بذار من اددت کنم و بشینم نماز مسنجر بخونم تا مسنجرت باز شه! هان؟ خوبه اینجوری؟؟؟!:دی
جیگر منی دیگه

سیذارتا چهارشنبه 17 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:45 ب.ظ

نه گلم مغزش اونقدرام کار نمیکنه. که آی پی عوض کنه. ولی خب من چیزی بدست نیاوردم

:))

مشخصه!!

دارم از دوستانم برات کمک می گیرم
ایشالا بتونم کاری کنم
شاد باشی خانومی

این داستان واقعیست(خانم آ) چهارشنبه 17 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 11:08 ب.ظ http://www.aziiiiiii.persianblog.ir

از دست تو ماهی خانم جونم...[خنده]
مامان خانمت بی خود اسمت رو نذاشته ماهی خانم...از بس که بلا و شیطونی...
ماهی جونم من از این به بعد فقط می خوام شیرینی بخورم...
هر چند بر خلاف میلم همون بار هم نتونستم به کسی شیرینی بدم...ولی خوب قسمت بوده دیگه...نمیشه قنبرک بزنم ...شیرینی و نمی تونم بدم...شیرینی خوردن رو که بلدم عزیزم...
[بغل]
راستی ای دی من همونه که گذاشتم ...ببین شاید قسمت شد شما ما رو ادد کردی...هر چند مشکل من ادد کردن نیست...مشکل اینه که اصلا واردش نمیشه

ما کوچکتیم خانومی!

از این روحیه ی توپ و اعتماد به نفس خدااااااا که داری بدجوری خوشم میاد. خیلی حال می کنم که داری حال این دودوی نابغه رومیگیری!
ایشالا از شر این ماجرا که خلاص شدی میام تهران منو ببر شیرینی لادن! این استعداد رو در خودم میبینم که همه ی شیرینی هایی که به ملت بدهکاری بخورم! خودم تهنایی!:دی
من اددت کردم گلم
می تونی از طریق ای میل یاهو هم چت کنی
یا از طریق این سایت هم می تونی:
www.meebo.com
یه امتحانی بکن عزیزم
ممنونم
شاد باشی گلم

پژمان پنج‌شنبه 18 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 02:29 ق.ظ http://footballirani88.blogfa.com

سلام آبجی ماهی خانم خوبید؟ از باباتون گفتید که به شما آموزش داد ولی چرا علاقه به فوتبال رو به شما یاد نداد ؟؟؟؟ اگه واقعا" باباتونو دوست دارید باید به خواسته های باباتون احترام بذارید من می دونم اینقدر باباتون خوشحال میشه بشینی بغل دستش فوتبال رو واسش تفسیر کنی و حداقل پی گیری کنی کلی خوشحال میشه حالا برو .... برو پیش بابات بگو من از این به بعد برای رضای تو فوتبالی شدم... نگو عمرا" چون دل بابات ممکنه بشکنه اونوقت این پستت که گذاشتی خیلی جالب در نمیاد ده برو دیگه نشسته به مانیتور نیگاه می کنه برو....

سلام دوست گلم
خیلی تابلو با احساساتم بازی کردی!:دی
اما بابای من تو هر زمینه ای که خودمون علاقه داشتیم بهمون کمک کرده و چیزی رو هیچوقت به زور و اجبار نخواسته!
با اجازتون البته!

محسن پنج‌شنبه 18 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:58 ب.ظ

سلام خداداد ماهی!

من از ابن پستت خیلی سر در نیاوردم!!

سلام گلم

منم همینطور!

عارف پنج‌شنبه 18 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 06:59 ب.ظ http://03.blogfa.com

آخر گفته بودند قرار است «چیز» بر «بی همه چیز» غلبه نماید و همه جا سرسبز و خرّم گردد و ما خوشحال شویم! اما سر انجام دیدیم که «بی همه چیز» چیزمان را... اصلا بگذریم! الکی الکی قضیه دارد ناموسی می شود!
باحال بود ولی یه سوال
به نظر شما این آقا وقتی جلوی هفتاد ملیون نفر نتونست حرف بزنه فردا تو سازمان ملل چطور می خواد جلوی مردم جهان حرف بزنه
از ایناش بگذریم
من شب مناظره انتخابم رو کردم تا قبل از اون می گفتم میر حسین موسوی
ولی وقتی دیدم احمدی نژاد این همه مدرک رو کرد و حتی نشون داد که زن میر حسین از مقام میر حسین سوئ استفاده کرده و وقتی که دیدم هیچ مدرکی نداشت رو کنه وقتی که احمدی نژاد از تمامی اطرافیان میرحسین مدرک داشت وقتی که فهمیدم میر حسین دو تا زن داره تصمیم گرفتم که به احمدی نژاد رای بدم و اون شب ساعت سه وقتی که 50 درصد آرا رو اعلام کرده بودند و میر حسین به مردم نامه داد تا به خیابان برسند مطمئن شدم که کار درستی انجام دادم
خوشحالم که اینقدر خوشحالید
بای

فکر کنم درک سیاسی من با قدرت تحلیل شما رابطه ی کاملا مستقیمی داره!
ضمنا در این وبلاگ حرف سیاسی ممنوع اعلام شده!
لطفا!

عارف پنج‌شنبه 18 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 07:09 ب.ظ http://03.blogfa.com

راستی خیلی از حرفاتون شایعات خیابونی بود شما قلمتون روانه حیفه که اطلاعات سیاسیتون پایین باشه
راستی اون نظر آقا علیرضا خیلی خوشم اومد
احمدی نژاد هیچ بدی نداشت فقط نمودار هاش بودند
اونم جوابش اینا
ما نمودار هایی که اسراییل برامون رسم می کنه رو میدیم دست آقای موسوی تا تو تلویزیون نشون بده نمودار های بانک مرکزی رو هم دروغ حساب می کنیم
جالبه غزه جان ، نه !!؟

بیدار شو!
اگه حرفای من شایعات خیابونیه حداقل خیابون یه مکان اجتماعیه!
حرفای خاله زنکی شما رو کجای دلمون بذاریم دوست عزیز!
واقعا من از طرف میرحسین تشکر می کنم که بهش رای ندادی!

صدای عدالت جمعه 19 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:07 ق.ظ

خدمت آقای عارف باید عرض کنم تا احمدی نژاد افرادی مثل شما را داره باید حالا حالاها تو ریاست جمهوری بمونه تقلب خیلی راحت انجام بشه چون افراد ساده لوح زیادند و هر حرفی رو که بگن شماها با اطمینان بالا قبول می کنید لابد فردا بگن ماست سیاهه شماها میگید بله کاملا" صحیحه اونهایی که منکرند با استعمار انگلیس و آمریکا در ارتباطند بگیر و ببند که نه ماست سیاهه برو داداش زمانه عوض شده جنابعالی و امثال شماها خیلی وقته تو خوابید
به قول آقای موسوی به جای پرونده سازی برای این و اون مشکلات اقتصادی مردم رو حل کنید بیکاری و تورم رو از بین ببرید .

آتیش پاره جمعه 19 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 07:43 ق.ظ http://www.miss-atishpare.blogsky.com

پری دریایی به هرکی داری یه چیزی میدی!!! حالا من مظلومم هیچی نمیگم خب خودت یه چیزیم واسه من بذار کنار!

با دم موافقی عزیزم؟
نه دم این ماهی الکی ها هااااااا!!
دم پری دریایی!
اگه دوست داشتی بگو بزنم به نامت!

shila جمعه 19 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:49 ب.ظ

در مملکتی که فقط دولت حق حرف زدن دارد، هیچ حرفی را باور نکنید. دکتر شریعتی چه باید کرد؟/483

شرمنده ماهی خانوم که سیاسی شد بعضیا هنوز نگرفتن چه کلاهی سرشون رفته! البته درک سیاسیشون این اجازه رو بهشون نمیده!!!
شاد باشی و پایدار

سیذارتا جمعه 19 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 03:20 ب.ظ

عزیزم ممنون بابت کمکی که کردی. ولی هرکدوم از آی پیها رو که وارد میکنم مربوط به آی پی خود یاهو و یا جی میله و نتونستم اطلاعی بدست بیارم

شراره ها/حقدوست جمعه 19 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 06:46 ب.ظ

سلام..

چه بی خبر ..آسه میری آسه میای چرا..

به روزم..ماهی...

سلام
ووووی!
شرمندم!
تو وبلاگ استاد زدم که آپم!
چشم اومدم!

مهدی صادقی جمعه 19 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 07:35 ب.ظ http://www.mahdisadeghi.blogfa.com

سلام
مطالب جالبی بود !
مخصوصا مگه کوری ! چون من تجربه ی عکس شما را داشتم ! یعنی یه بار یکی انقدر رفت رو اعصابم !! چون همه اش یه جا وسط راه نشسته بود و نمی ذاشت من درست رد بشم . خیلی تحمل کردم و چیزی بهش نگفتم ! سر راه نشسته بود . منم هی باید می رفتم و میومدم . آخرش متوجه شدم منتظر وایساده تا براش ویلچر بیارند !! فلج بود .
از اینکه چیزی بهش نگفتم خوشحال بودم !
عکس ها هم جالب بودند !
خدا همه ی پدر و مادر ها را حفظ کنه ...
همه شون را ...
موفق باشید
و سلامت
در پناه خدا


دنیا را اینطوری دیدن هم دیگه چیزی را عوض نمی کنه !

سلام رفیق
احوالات؟
چقدر خوشحال شدم چیزی نگفتی...
اهه؟
چرا دیگه چیزی عوض نمیشه؟
بیشتر زور بزن فرزندم!:دی
شاد باشی

کلاغ راست مغز جمعه 19 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 08:39 ب.ظ http://kalaghfa.blogfa.com

سلام ماهی خانم
چه متن زیبایی و چقدر لذت بردم وقتی دیدم سنت کمتر از دو رقم بوده و اینارو خوندی
با من مشترکی
با این فرق که تو پدر مهربانت بوده و تشویق و من خودم
خدا برات نگهداره همیشه گلم
قیمه ات خیلی کوبیسمی بود
مزه اشم فرق کرد ؟

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
حال شما؟؟؟!؟؟!؟!
خوبییییییییییییییییییییییییین؟؟؟
دلم خیلی براتون تنگولیده بود.
فکر کردم ما رو فراموش کردین...
شما هم جدی جدی زود شروع کردین؟ تهنایی؟!؟
احسنت دارین به خدا!
مزه ش هم یه جورایی مزه ی قیمه ی کوبیسم مالی شده بود!:دی
ممنونم که اومدین
خوشحال شدم یه دنیا
شاد باشید یه دنیا

جمال شنبه 20 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:32 ق.ظ http://andisheh-jamal.blogfa.com/

سلام ماهی خانوم
خدا را شکر که سالمید . بله مرگ همیشه نزدیک است .
من واقعا نمیتونم آپ کنم . انگار چشمه احساس خشکیده . اما بزودی چیزی که در حد و اندازه دوستان باشد خواهم نوشت . متشکر .

سلام رفیق
امیدوارم هرچه زودتر چشمه ی احساستون جوشان بشه
منتظر آ~ تر و تازه ی شما هستیم
شاد باشید

★  ستاره ‏‏ شنبه 20 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:42 ق.ظ http://setarehbaroon.blogfa.com/

می گن کافر شدم آدما با یه شعر گفتن کافر می شن دین ما عجب دینیه

منتظرم گلم گفتی بدون دعوت نمیای من همیشه میام فدات شم

من فقط بهت اینو می گم
این آخرین دستنوشته ی تو٬ یکی از زیباترین اثر های تو بود
شاید بتونی به عنوان شاهکار خودت بهش افتخار کنی
واقعا بهت تبریک می گم
و خوشحال باش که به دین اونها کافری و مومنی به دین خودت عزیزم.
می بوسم قلم توانا و دستهای هنرمندت رو
شاد باشی عزیزم

مرتضی مردانیان شنبه 20 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 08:14 ق.ظ http://dreams.blogfa.com

سلام

با داستان شعری "عشق کور" به روووووووووووزم ! و منتظر شما!

سلام
انتظارها به سر آمد!

خانم و آقای گیلاسی شنبه 20 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:53 ب.ظ http://ma2gilasi.persianblog.ir

منم از این کارتا گرفتم..وقتی آدم مرد دیگه مرده..چه بهتر که لااقل بعضی از اعضاش زری خاک نپوسن

آره والا
منم همینو می گم دیگه!
شاد باشی عزیزم

مهدی صادقی شنبه 20 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 05:10 ب.ظ



زور زدم ! عوض شد !!

ممنون !!

احسنت بر تو فرزندم!

و بدان که زور زدن موفق خود توفیقیست والا!

آری!:دی

پسر نوح شنبه 20 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 06:12 ب.ظ http://pesarenooh.persianblog.ir/

سلام...

طنزت مثل همیشه زیبا و دلنشین بود...

خیلی خیلی قشنگ بود..

راستی خوش به حال تو و خوش به حال بابات

عکسها هم قشنگ بود...

سلام رفیق

ممنون از نظر لطفت دوست خوبم

ممنون که اومدی
شاد باشی

احمدرضا کاظمی شنبه 20 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 06:36 ب.ظ

نیستی یا نیسم یا نیستن یا نیستیم ؟؟؟

هستم!
اما جوهرم تموم شده!
کمرنگم اندکی!

حمید شنبه 20 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 07:07 ب.ظ http://hamidj.blogfa.com

سلام
خیلی شنگولی
خدا رو شکر
ایشالا همیشه شاد باشی
انفدم به آخوندا گیر نده قراره طرفدارای محمود چرکه رو هم صادر کنیم واسه مملکت ارز آوره
کم هم که نیستن الحمدالله
آپ جدید سر بزن

سلام
به قول آقای پروانیان دبیر ریاضیمون٬
زیر این گنبد فلفل نمکی
چه کنم گر که نخندم الکی؟!

الف_ساقی شنبه 20 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 08:14 ب.ظ

درود دوست خوب
دیدم درباره‌ی اهدای عضو نوشتی، یادم افتاد چند روز پیش تو یه وبلاگ درباره‌ی همین موضوع، دست‌نویسی رو خوندم اما از دیدگاهی با 180 درجه تفاوت، نگاه کردنش بد نیست.

http://calabros.wordpress.com/2009/07/07/sacred_body_selling/

پایدار باشید

درود به روی ماهت دوست عزیزم
این آدرس رو سر زدم و کلمه به کلمه شو با دقت خوندم
اما جز مشتی اراجیف که حاصل از کوته بینی نویسندشه حاصلی نداشت
من تنها نکته ای که با ایشون موافق بودم اون قسمتی بود که می گفت نباید به محض اینکه طرف نوار مغزیش صاف شد مثله ش کرد. بله حق با ایشونه. اما یه نکته ای که روش خیلی پافشاری کرده اینه که اگه یه عضوی رو به یکی پیوند بزنن میشه یه آدم نیمه سالم که «به زور» مدتی اضافه زنده نگهش می دارن. و عقیده داشتن که باید بذاریم سالها بگذره شاید طرفی که مرگ مغزی شده به حیات برگرده.
بنده به جرات عرض می کنم کسی که بعد از ۱۹ سال از مرگ مغزی به هوش میاد٬ خودش آرزوی مرگ می کنه. به طوری که کم نبودن کسانی که بعد از به هوش اومدن از مرگ مغزی٬ دست به خودکشی زدن.
اینه که هرکسی که از راه رسید و اولا - ثانیا - ثالثا ردیف کرد الزاما حرفش صحیح نیست. دوستانی که حالشو دارن برن این لینک رو بخونن و نظرشونو بگن.
ممنون میشم
و ممنونم از توجهتون
شاد باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد