مخلص ضعیفه!
دمت گرم که یاد ما بودی و کاغذ دادی به بابای اصغر چاقوکش! کاغذ و کتلت ها رسید اما این اصغر پدرسگ نصف کتلت ها رو ریخته بود توی خندق بلا و همه ش نصفش به ما رسید! ولش کن سگ خور!
بچه مچه ها چطورن؟ دیگه آبستن نیستی؟! واسه این می پرسم چون هروقت من میام حبس شما یکی پس می ندازی! اگه بابای بی خیرت گذاشته بود بری مکتب و درستو بخونی به جای بچه درست کردن شومام مثه سایر ضعیفه ها صبح تا شب به کلاسای رقص و آواز می رفتی و یخده توی خونه برامون قر می دادی
و تایـتانـیک می خوندی!
هنوزم دیر نشده می تونی بری اکابر مسجد محل اسمتو بنویسی! بچه هارم می ندازی سر دل ننه ت!
اینجا با چند نفر رفیق شدم که مدام پز ضعیفه هاشونو به هم می دن بی غیرتا! نمی دونن که اگه قرار باشه صوبت قد و بالا بشه ماه در چمن خودم سر همه ی ضعفای عالمه!! این مش حبیب سن و سالی ازش گذشته ولی ماشالا تن و بدنش مثه یه جوون بیس ساله کار میده! اینا میشینن دور هم راجع به یه سری ضعیفه حرف میزنن. من که خدابسر شاهده هیچکدوم رو نمیشناسم اما فکر کنم از اون ضعیفه های هرجایی باشن چون تا اسماشون میاد وسط همه دستاشون ****.
اسم یکیشون «ایـزابـل» بود انگاری!
نمی دونم این زنه چی داره که اینجا همه تو کفشن! «آق مراد» سلول بغلی هم میاد درباره ی یه خواهری به اسم «تـاتیـانا»
صوبت راه می ندازه و دهن همه آب می فته!
من یه بار پرسیدم این خانوما صیغه ای هستن ؟
نمی دونم چرا همه شون تا یک ساعت و ربع بعد کف زمین ولو بودن و می خندیدن! دین و ایمون ندارن خیر ندیده ها!
تازه «تقی بی شومـبـول» افتخار می کرد که «منزلش» اینا عاشق یه بابایی هستن که بهش می گن«سالـوادور». البته عکسش رو دیدم این یکی خداوکیلی با این صفتی که روی شوهرش گذاشتن حق داره عاشق یه همچین تن و بدنی بشه!به چشم برادری خوب چیزی بود این بابا!
ولی ننه فلان میگن میاد جلو چشم همه حموم می کنه نکبت!
ماه در چمن جان، می دونم که شوما مارو به هیشکی نمیفروشی و اهل این خاک تو سر بازیا نیستی! اما باید می دیدی یارو چه یال و کوپالی داشت! اگه تو محل ما بود می شد یه لات حسابی از توش درآورد! اینجور که من ته و توهش رو در آوردم اینا یه جایی زندگی می کنن به اسم «فارسیـوان».
حالا به جهنم که اسمشم به آدمیزاد نرفته! اما خداروشکر که ما پامون تاحالا به این محله ها واز نشده وگرنه معلوم نیس این خاک تو سرا وقتی می رن خلا خودشونو چی جوری میشورن بی پدرا شنیدم فقط دسمال می کشن به ***شون!
برو از حاج آقا خلیلی بپرس با این اوضاع و احوال خیط اینا، نمازاشون درسته یا نه؟!
ماه در چمن غلام!
وختی دیدم توی کاغذی که نوشتی یاد خاطرات قدیمی کردی دلم مالش رفت. ایشالا اگه اوسا کریم بخواد ایندفعه که از زندون بیام بیرون دیگه میرم سراغ یه کار آبرومند و نون بازومو می خورم .می دونم باز پیش خودت می گی این دفعه هم مثه صد و هفتاد و پنج دفعه ی قبلی که این قول رو دادم! شوما غلط می کنی همچی چیزی بگی ضعیفه رو چه به این فوضولیا؟؟
ماه در چمن عزیزم!
از بچه ها بیشتر برام بنویس. می خوام ببینم این همه توله پس انداختم میشه یه حسابی روشون واز کرد یا نه. حواست باشه توی اون محله ای که بالا اسمشو گفتم نمی دونم چی چی وان نرن ها! می گن هرکی بره سراغش معتاد عملی میشه. وختی اومدم بیرون می رم به برادرای نـیروانـتظامی اطلاع می دم بیان جمعش کنن تا بچه هامون سالم بزرگ بشن مثه ننه باباشون! می گن اگه «پاراتیز» ول کنن تو لونه هاشون در میرن!
این یارو که دارم اینا رو بهش می گم تا برات بنویسه می خواد بره دس به آب فکر کنم تنگش گرفته! دیگه باقیش باشه برا دفه ی بعدی! از همینجا می بوسمت به یاد اولین بار که پشت امامزاده رفتیم صفا!
شومام از طرف ما توله ها رو ماچ کن!
غلامتم!
*
*
*
*
خب! خنده بسه! حالا می خوام یه مسابقه برگزار کنم! هر کی گفت اینجا چی نوشته شده؟! یعنی چی باید خونده بشه؟!
پ.ن1: آقا جان هی میاین می گین نامه کو نامه کو؟! خب شما نمیدونین یه نامه از زندون بخواد برسه دست اهل و عیال طرف چقده طول میکشه؟! بله؟! کی بود گفت گشاد؟!؟ عمه ته!
پ.ن2: بعد می گن خانوما معتاد چی چی وان شدن! اینم از آقایون!
پ.ن۳: دوستتون دارم مواظب خودتون باشین تا به زودی...
*
*
*
*
یه سر به ادامه ی مطلب هم بزنید!
ماهی خانوم خوشگل
ما هم آپیم ها
عکس ادامه مطلب هم که آخرش بود،
اینا رو از کجا گیر میاری؟؟
راستی منم آپم
یادت باشد دوباره نیستی ها!
چششششم!
ایول. خدایی کلی خندیدم. گمونم همشهری هم هستیم.
بسیار خوش اومدی!
خیلی هم عالی همشهری!
منتها بذار ببینم همشهری مشهدیمی یا همشهری اصفهانیم!
آخه من بازار مشترکم!
عزیزم منم یه جورایی بازار مشترکم. البته اصفهان-تهران!
سلام همشهری قسمت اصفهانیش
خوبی؟
خیلی خندیدم مرسی
لینکت میکنم چون واقعا از ته دل از نوشته هات خندیدم
بهم سر بزن
مخلص هرچی حاج خانوم گل اصفهانیه!
ممنون که سر زدی بهم
خوشحال می شم که باز بیای
به روی چشم
اااا...من بچه می خوام چرا نفرین میکنی ماهی جونم؟
...
میگم نمی خوای جواب مسابقه رو بدی؟
مردم از فضولی
خب برو بچه دار شو! مگه من قرص «ال دی» ام؟!
آخ جون زودتر پس
صورتتو که شطرنجی نمی کنی؟
یعنی واقعا انقدر عقده ای به نظر میام دخترم؟!
سلام ماهیخانوم
خیلی خندیدم چه قلم شیوایی داری.
شاید میخواسته بگه دلستر انبه شایدم نه!
سلام دوست گرامی من
همیشه شاد باشید
ســــــــــلام:
وب جالبی داری...
خوشحال میشم به منم سری بزنی و نظرتو بگی..
به امید دیدار
[گل][گل]
سلام ماهی خانوم جووووووووووووووووووووووووووووووووون

الهی که 100000000تا خوب باشی
احتمالا منو به یاد نمیاریاما دلم برات تنگیده
نوشته هات هم هر روز ناس تر میشن
سلام عزیزم
اومدم وبت چیزی یادم نیومد

خب یه کاری می کردی یادم بیاد دیگه!
منو گذاشتی توی خماری و رفتی؟!
این لینکتم که اشتباه گذاشتی!
یه عالمه ممنونم از لطفت
به من که خیلی خوش گذشت اینجاا!!! خیلی ازت خوشم اومده!!!!با من ازدواج میکنی؟؟؟؟؟؟؟



خدارو شکر بالاخره بخت منم باز شد!
کلی حال کردیم
بسی خندیدیم
خلاصه دمت کردم
سلام راسی
مرسی دادا
سلام
خوشحالم خوشتون اومده
آدرس وبلاگتون اررور می داد می خواستم رمز بذارم براتون
شاد باشید